داستان wolf of walkers روایت یک پدر شکارچی گرگ به همراه دخترش است که ساکنین یک شهر او را برای شکار کردن گرگهای درون جنگل استخدام کردهاند. رابین دختر گودفِلو شکارچی که علاقه زیادی به پدر و حرفه پدرش دارد یک روز به همراه شاهین دست آموز خود به جنگل میرود و آنجا است که با راز جنگل مواجه میشود. داستان افسانهای که بین مردمان شهر درباره گرگها از قدیم گفته میشد نه تنها افسانه و اسطوره نیست که حقیقت محض است و پادشاه محافظ که مردم نسبت به او احساس ترس و احترام دارند خود نقش منفی داستان است.
رابین اما در جنگل با چه چیزی مواجه شد؟ راز جنگل چه بود؟ رابین با دختر شر و شیطونی مواجه شد که توانایی گرگ شدن دارد و طی اتفاقی ناخواسته رابین هم تبدیل به گرگینه میکند. رابین که حالا خود جزیی از خانواده گرگها است تازه میفهمد که این انسانها هستند که با جنگل زدایی هر بار محل زندگی گرگها را کوچکتر میکنند و وقتی هم که گرگینهها به همراه گرگها میخواهند از جنگل کوچ کنند پادشاه محافظ روح مادر مب که تبدیل به گرگ شده را حبس کرده و طی یک مراسم بزرگ قصد کشتن مادر مب را دارد.
رابین به همراه مب برای نجات مادرش به شهر میرود و با به هم زدن مراسم موفق به نجات مادر مب میشوند. پادشها محافظ پدر رابین را مجبور میکند و خودش ارتشی فراهم میکند تا کار را یکسره کند. اینجاست که نبرد نهایی شروع میشود و گودفلو در نهایت به اصل ماجرا پی میبرد و به کمک گرگینهها و دخترش میرود که در نهایت پیروز میدان میشوند و یک خانواده گرگینهای رو تشکیل میدهند.
هدفی بزرگتر از سرگرمی
هر اثر هنری فارغ از بحث سرگرمی هدفهای بزرگتری پشت سر خودش دارد که wolf walkers به خوبی توانسته به این بخش از هدف خودش برسد. Wolf walkers اما پیامهای بسیار مهمی هم دارد، پر رنگترین بخش انیمیشن به بحث استعمار انگلیس در ایرلند میپردازد. یکی از آثار استعمار به خوبی در این انیمیشن به نمایش گذاشته شده یعنی فراموش کردن تاریخ و اسطورههای بومی توسط مردم. جایی که عدهای از مردم گاهی به زبان میآورند که این یک پیمان قدیمی میان ما گرگها است اما وقتی پادشاه محافظ حرف میزند همه همراه با ترس و احترام حرف پادشاه محافظ را تکرار میکنند.
نکته بعدی درباره نقش دین در این انیمیشن است که بیشتر به خاطر دوره تاریخیای است که انیمیشن در آن روایت میشود. یکی دیگر از دلایلی که مردم روی حرف پادشاه محافظ حرفی نمیزنند این است که پادشاه محافظ علاوه بر اینکه فرستادهای سیاسی است نقشی مذهبی هم دارد. البته که حرف درباره رابطه دیون و مذهب با استعمار بسیار است که در این مقال نمیگنجد. مهمترین پیام فیلم که البته همه داستان هم به دوش خودش میکشه، توجه و اشاره به اسطورهها و افسانهها است. گرگینه یکی از مهمترین افسانههای اروپایی است که الحق تا جایی که ظرفیت هم دارد از آن استفاده کردهاند. انیمیشن wolf walkers هم به خوبی توانسته است از این افسانه استفاده کند به گونهای که برای مخاطبی که با انواع گرگینهها مواجه بوده اصلا تکراری نباشد.
یک آرت ساده و دلنشین
برای کسانی امثال من که کودکی خود را با انیمیشنهای دوبعدی دیزنی گذراندهاند، دیدن دوباره یک انیمیشن دوبعدی خوش ساخت مزه دیگری دارد نسبت به کسانی که از همان ابتدا انیمیشنهای سه بعدی و شلوغ دیزنی آنها را تسخیر کرده است. انیمیشن ... از آرت بسیار خوبی برخوردار است و در طراحیها و مناظر از اشکال هندسی سادهای استفاده کرده مخصوصا شکل دایره و منحنیها؛ یک طراحی ساده و دلنشیدن.
یکی ار نکات جالبی که در آرت این اثر به چشم میخورد و اصلا نکته آزار دهندهای هم نیست نبود عمق(پرسپکتیو) در آن است. این نکته نه تنها ضعف نیست که حس و حال طراح این اثر را بی واسطه به مخاطب منتقل میکند، مخصوصا آخر بعضی سکانسها که ابتدا رگ از صفحه میرفت و بعد طراحیها از صفحه محو میشدند یا بر عکس. اگر انیمیشن ندای دریا (song of sea) را دیده باشید بدون شک طراحیهای wolf walkers شما را به یاد انیمیشن ندای دریا میاندازد.
خلاصه کلام
خلاصه کلام اینکه انیمیشن wolf walkers از آن دست انیمیشنها است که میتوانید همراه با خانواده به تماشای آن بنشینید. ئقتی هم که انیمیشن به پایان رسید میتوانید یک گفتگوی جذاب با کسی که لذت دیدن انیمیشن را با او تقسیم کردهاید داشته باشید، خواه فرزند یا فرزندانتان باشد یا شرک زندگیتان.
- ۰ نظر
- ۱۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۲:۴۱